پاشنه وبلاگ رو کندين! باشه! گرچه هنوز رو چالم(!) ولي اينم ادامه سفر نامه:
ده روز با چشم باداميها-قسمت سوم
نمي دونم هکلبري فين مارک تواين رو خوندين يا نه. اگه جواب نه باشه بدا به حالتون. توصيه مي کنم حتي اگه انگليسي خوان هستيد، ترجمه نجف دريابندري رو بخونين که از اصلش هم بهتره. به هر حال. تو يه صحنه از اون کتاب، تام (غلام سياه همراه هک) ازش يه سوال جدي مي کنه. مي پرسه چرا اينا (چند نفر که خودشونو فرانسوي جا زدن) به يه زبون ديگه حرف مي زنن. هک سعي مي کنه استدلال کنه: "ببين گاوا و اسبا حرف مي زنن؟" "آره" "تو متوجه حرفشون مي شي؟" "نه!" "پس مي بيني که اونا زبون خودشونو دارن" بعد تام برميگرده ميگه "ببينم گاوا و اسبا آدمن؟" "نه!" "فرانسويها چطور؟" "اونا آدمن" "خوب من ميگم پس چرا به زبون آدما حرف نميزنن؟!"
اين مقدمه طولاني سه هدف داشت: 1) اجابت درخواست علي که گفته بود يا جوک بنويس يا قطامشو بيشتر کن! 2) تشويق به کتاب خواني 3) بابا تو اين تايوان يه نفر مثل آدم حرف نميزد! زبونشون هم طوري نبود که بشه حدس زد چي ميگن، اصلاً خوشحالن، موافقن، دارن فحش ميدن يا چي...! حتي دفاتر توريستي يا مسولاي هتلها به زور انگليسي حرف ميزدن. بايد ميديدين، يه کلمه ميگفتين مثلاً اسم اين چيه زنگ مي زدن به ده نفر که بيان ترجمه کنن! آدم احساس رياست جمهوري مي کرد!! به راننده تاکسيه گفتم اسمت چيه (نه همينطوري! با صدجور ايما و اشاره!) گفت "نيها!" بعداً کاشف به عمل اومد نيها يعني سلام!! يه دفعه من و امير ايستگاه مترو رو پيدا نمي کرديم. گفتيم ديگه افسر پليس لابد دو کلمه انگليسي تو دانشکده خونده. نتيجه خيلي بانمک بود. تا بحال ديدين دو تا دکتر براي دوتا پليس وسط خيابون اداي مترو در بيارن؟ اهه اينطوري نخندين ديگه! اين وسط کار آرش (يه آرش ديگه) با نمک بود. ما به يارو با اشاره مي خواستيم بفهمونيم تو اين بسته چندتاست. طرف متوجه نمي شد. بعد آرش مي اومد با خونسردي ميگفت “What is the quantity?”!! (متوجهين که طرف How many نميفهميد!!)
خوب فرودگاه تايوان بد نبود ولي با KL قابل مقايسه نبود. فرودگاه تو تايپه نيست و عملاً تو يه شهر ديگست. اسمش هم به افتخار رئيس جمهور فقيدشون فرودگاه Chiang-Kai-shek گذاشتن (اهه! اين اسمو چي خوندين؟ چيانگ کاي شک؟! معلومه خيلي ساده اين! اينو ميخونن جاي-کي-شک!) بعداً يادم بندازين در مورد اين تاريخ تايوان و اين آقاي شک براتون تعريف کنم. از فرودگاه تا تايپه اتوبوس هست ولي چون مسير ما قدري پيچيده بود و خسته بوديم تاکسي گرفتيم. براي سينا که قيمتها رو خواسته: هر دلار امريکا تقريباً 34 دلار تايوان (NT)، بنابرين هر دلار تايوان تقريباً 23 تومنه (يادتون بمونه که بعداً قيمتا همه به NT ميشه!) تاکسي از فرودگاه تا هتل 1300 دلار تايوان. برگشت (اين بانمکه!) 1000 دلار! فرشيد خدا خفه ات نکنه من کف کردم!! تا بعد...
Breking news! همين الان يه اتفاقي افتاد که باعث شد يه کم از رو چال در بيام!
يه آدم مشهور گفته "راه جهنم با نيات خوب سنگفرش شده!"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما: