۱۳۸۵ اسفند ۲۸, دوشنبه

"... شوري ابعاد عيد..."


اگه يادتون باشه پارسال، بحث داغ و خونيني داشتيم بين طرفداران و مخالفان تبريكهاي عيد فله اي. امسال به دلايل گوناگون كه شايد بشه به طور خلاصه در سه دسته خلاصه شون كرد، تصميم گرفتم تبريك براي كسي نفرستم و چون با تبريك فله اي هم همچنان و اصولاً مخالفم، دوستان عزيز بنده رو ببخشند. اما اون سه دسته كلي دليل بي تبريكي امسال: 1- گرفتاري فراوان 2- تهي شدن اينجانب از هر گونه دل و دماغ و مهمتر از همه 3- از دست دادن اعتقاد به هر گونه مناسبت و جشن و مباركباد و غيره، كه به نظرم دلخوشكنكي بيشتر نيستند براي نديدن و حس نكردن عمري كه مي گذرد و خوب ... چندان هم خوش نه... اينكه هر سال رو با آرزوهايي كه ميدونيم عملي نميشن شروع كنيم و آرزوي سلامتي و شادي و ... براي كسايي كه مي دونيم سال به سال پيرتر و مريضتر و ناشادتر مي شن ... اين همه تلاش براي دروغ دسته جمعي كه به قول سهراب "صبح، شوري ابعاد عيد، ذائقه را سايه كرد..."
با اينحال هميشه جايي از اين شاهكار فريدون مشيري هست كه آدم بخونه و لذت ببره. شايد نه براي اين 4 روز عيد كه براي تمام زندگي:
"اي دل من ،گرچه ــ در اين روزگارـــ
جامه ي رنگين نمي پوشي به كام،
باده ي رنگين نمي نوشي ز جام،
نقل و سبزه در ميان سفره نيست،
جامت ــ از آن مي كه مي بايد ــ تهي است،
اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم!
...."

خوش باشيد ...