۱۳۸۵ شهریور ۴, شنبه

پلوتون ما رو پس بدين!

تو اين دنياي وانفسا، دلم خوش بود كه چيزهايي هست كه كسي نه مي تونه تكون بده و نه انكار كنه يا از خودش در بياره: اجرام سماوي. تازه فهميدم كه به اين يكي هم نميشه اميد بست. نظم نوين جهاني شامل ستاره شناسي هم شده و حالا با راي گيري و در يك عمل دموكراتيك يه سياره رو از منظومه شمسي اخراج كردن! پيشنهاد مي كنم تا لايحه جابجايي خورشيد با مريخ راي نياورده يه petition بر ضدش جمع كنيم!

۱۳۸۵ شهریور ۱, چهارشنبه

دعوت به صرف آش كشك!


من از اونجا كه ديدم اين روز كذايي پزشك براي همه مهمه جز خود اين صنف خدوم و زحمتكش (!) تصميم گرفتم يك لغتنامه تخصصي كوتاه به اين مناسبت به رشته تحرير در بياورم.
*پزشك: كلمه پزشك در اصل از تركيب دو كلمه "پُز" و "اشك" ساخته شده است. يعني اصولاً اينها افرادي هستند كه اشكشان در مي آيد تا ديگران پزش را بدهند!
*آقاي دكتر يا خانم دكتر: 1) آقا يا خانمي كه دكتر است. 2) مرتيكه بيا سرم مريض من رو وصل كن. 3) مي دونم بهياري ولي روپوش سفيد پوشيدي، كار من هم فعلاً گير توست! 4) خجالت نمي كشي با اينكه دكتري سر پول چونه مي زني؟ مايه رو رد كن بياد!
* مراسم روز پزشك: يه جور مايه تفريح و خنده. پوستر اين مراسم در سازمان نظام پزشكي نصب مي شود تا افرادي كه در صف واريز حق عضويت يا هزار جور صف ديگر هستند، حوصله شان سر نرود و با گرفتن غلطهاي املايي آن تفريح كنند. خود مراسم هم شامل قدري مايه گذاشتن از فرشته ها و بوسه و غيره براي منت گذاري بر سر پزشكان و مقدار زيادي آه و ناله و وعده و وعيد.
* نظام پزشكي: سازماني كه براي برگرداندن درامد پزشكان به بيت المال تاسيس شده. الگوي مديريت كه از تعدادي جزيره و ساختمان بي ارتباط به هم تشكيل شده است. روي اغلب جزيره ها اين آگههيها به چشم مي خورد. "عدم پرداخت حق عضويت نشانه چيست؟" "اگر براي بيمه مراجعه كرده ايد به ما ربطي ندارد." "همكاران ابتدا مراحل زير را طي كنند: 1- ساختمان شماره 3 قبض بگيريد، 2- ساختمان شماره 1 تاييد كنيد. 3- بانك طبقه پايين پرداخت كنيد. 4- ساختمان شماره 4 تسويه كنيد. 5- ساختمان شماره 5 هنوز راه نيفتاده. 6- بيايد همينجا ساختمان 2 مهر كنيد. 7- بريد ساختمان 1. ديگه بقيه كارتون ربطي به ما نداره."

به مناسبت اين روز فرخنده از همه دوستان عزيز دعوت مي شود به صرف آش با مقدار زيادي كشك. دوستان پزشك هنگام هم زدن آش اين شعر را بخوانند:
آبله، وبا، مخملك
جوش و كهير و كورك
جزام و گال و برفك
قند و فشار و سرخك
طرح و كشيك و عينك (همه با هم و بر سر زنان)
روز پزشك مبارك!

۱۳۸۵ مرداد ۲۲, یکشنبه

من جداً نگرانم. نه از وضعيت جنگ لبنان، نه از تهديدهاي هر روزه عليه ايران، نه از وضعيت مسخره ترافيك تهران، نه از مشكلات پيچيده مديريت دولتي، نه از تهديد هر روزه فرهنگ و احساسات جامعه، نه از پوپوليسم فلج كننده رايج، نه از وضعيت دانشگاهها، نه از فشارهايي كه به جوانها وارد مي شه، نه از سوء استفاده تركيه و امارات از وضعيت روابط خارجي ما، نه حتي از كارهاي عقب افتاده خودم يا كلاهي كه بعضيها دارند سعي مي كنن سرم بگذارن، .... بلكه از اينكه اگه تا نيم ساعت ديگه اين ايميل رو به 20 نفر فوروارد نكنم، اونهم عيناً با همين عنوان
"!!!!!!!!!!YAHOO IS CLOSING DOWN"، ايميل ياهو رو از دست مي دم. اين رو خود باب يا جنيفر يا حسن لوپز گفته و در يه سال اخير كلي آدم باورش كردن و واسه من فرستادن، براي همين ايميلشون رستگار شده.
من جداً نگرانم....

۱۳۸۵ مرداد ۱۴, شنبه

معمولاً همينه! آدم يه مشكل داخلي داره و دنبال هزار منشاء خارجي براش مي گرده. و خوبه گاهي -اگه بهش بر نمي خوره- يكي يادش بندازه كه راه حل مشكلاتش در داخله نه بيرون.
*****
اونايي كه با اين نوشته نيمه فلسفي احساس سردرد (!) بهشون دست داده، اين عكس از تزئينات داخلي معبد لاكسر (الاقصر يا Luxor در جنوب مصر) رو ملاحظه كنن. من گرچه مي دونم اينجا آدمهاي محترمي تشريف ميارن ولي اينكه چند هزار سال پيش مصريها آمون رو به عنوان خداي باروري با ساز و برگ كامل (!) كشيدن تقصير من نيست. داستان هم ظاهراً اين بوده كه آمون در مدت كوتاهي تعداد زيادي از الهه ها رو صاحب فرزند كرده و همينطور كه مي بينين به اين دليل دستش رو هم قطع كردن. دوستي كه همين الان اينجا بود معتقد بود كه مصريهاي باستان آدمهاي هوشمندي نبودن وگرنه اين كار آمون قاعدتاً مجازات مربوط تري هم ميتونست داشته باشه كه از تكرار جرم هم به طور قاطع پيشگيري مي كرد! (عكس اصلاح شد.)