۱۳۸۱ آبان ۱۳, دوشنبه

اول: من توصيه مي کنم يه سر به اين تازه داماد ما بزنين. من بر اساس ساليان دراز تجربه وبلاگي(!) به اين نتيجه رسيدم که استعدادشو داره!
دوم: چون اين مدت خواننده هاي خوبي بودين و به ما غر نزديد، اين قطعه موسيقي از بوچلي و يه نفر ديگه تقديم ميشه.
سوم: بالاخره بحث شيرين اينکه اون فنجون لوگوي ما چه شکلي بايد باشه با تشکيل جلسه هيات مديره حل شد. مشروح اين جلسه رو بخونيد:
جلسه هيات مديريه گپ
زمان: امروز. مکان: مجازي.
موضوع: فنجون!
حاضران: آرش، فرشيد، آليس، تلخستاني، چرتي.

جلسه با سخنان فرشيد افتتاح شد. وي ضمن بر شمردن مضرات فنجان قبلي لوگوي وبلاگ گفت "امروزه اگر ما هنوز به رکورد يک ميليون ويزيتور در روز نرسيده ايم، فقط و فقط بخاطر اين فنجان ارتجاعي است!" آليس در تاييد اين سخنان في الفور خواهان تغيير لوگو شد و با آوردن تصاوير 39870 فنجان در مدلها و اندازه هاي مختلف، از حضار خواست هر چه سريعتر انتخاب کنند. وي که به نارنجک دستي و آر-پي-جي هفت مجهز بود، تهديد کرد که پرشن بلاگ را منفجر مي کند و مي اندازد تقصير چينيها. تلخستاني نيز اعلام کرد يا من يا اين فنجون. آرش در ادامه از حضار خواست وحدت خود را به خاطر فنجان به خطر نيندازند. وي اعلام کرد "به نظر من اکنون مساله اصلي وبلاگ نويسي موج بي ناموسي در وبلاگهاست. بنابراين پيشنهاد مي کنم براي حمايت از وبلاگ نويسان ناموس پرست، انجمن وبلاگ نويسان غياث آبادي تشکيل و به عنوان يک NGO عضو گيري کند!" چرتي ضمن رد اين سخنان گفت از اين مواضع حمايت نمي کند. به نظر او "ما بايد يه اشتکان کمر باريک اون بالا بژاريم که آدم بعد اژ يه بشت خوب شر حال بياد. ترژيحاً يه وافور هم کنارش باشه." بنابراين جلسه بدون نتيجه به پايان رسيد و چرتي استکان مورد حمايتش را به همه غالب کرد.
سفرنامه تايوان؟ از پس فردا...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: