۱۳۸۱ اسفند ۱۷, شنبه

Hush, little baby, don't say a word

اينها رو داشتم امروز مينوشتم. فکر کردم چندبار وقتي شماها گذاشتين رفتين دلم رو خوش کردم به نامه هاتون...
Hush, little baby, don't say a word
Mama's gonna buy you a mockin'bird
وقتي ديگه نامه ننوشتين چندبار گفتم اشکال نداره، دوستاي مشترک قديمي هستن هنوز. دوستان دوستان من دوستان من هستند. با هم يادتون ميفتيم...
If that mockin'bird don't sing
Mama's gonna buy you a diamond ring

وقتي دوستاي مشترک هم گذاشتن رفتن، با خودم گفتم اين فيلمو با هم ديده بوديم، منو ياد اونا ميندازه...
If that diamond ring turns brass,
Mama's gonna buy you a looking glass

وقتي فيلمها خراب شد گفتم اشکال نداره، خونه شون تو اين کوچه بود....
If that looking glass gets broke
Mama's gonna buy you a billy goat

وقتي ديگه از اونجا رد نشدم گفتم، آها يه بار با هم تو اين رستوران غذا خورده بوديم...
If that billy goat don't pull,
Mama's gonna buy you a cart and mule

وقتي اون رستوران رو بستن گفتم خوب اين هوا رو که استنشاق مي کردن...
If that cart and mule turn over
Mama's gonna buy you a dog named Rover

هوا آلوده شده. ولي بازم اشکال نداره، يادم مياد با اين آقاهه سلام عليک داشتين. دوستان دوستان دوستان .... من دوستان من هستند...
If that dog named Rover fall down,
Then you'll be the sweetest little baby in town

*****
رامتين! بابا چي شد! پول من آماده است ها! مگه قرار نبود کانادا رو بخريم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: