۱۳۸۱ اسفند ۳, شنبه

پيام بازرگاني

البته يه خورده جريانش پيچيده است. يکي از دوستان بسيار خوب من که يه موسسه خوب زبان داره (سايتشون فعلاً خرابه) چون ميدونست وبلاگ ما روزي نزديک صد بلکه هزار هزار (!) خواننده داره از بنده خواست در يافتن يه همکار کمککشون کنم. متن آگهي به اين شرحه:
"يک موسسه فرهنگي براي امور دفتري نياز به همکار خانم آشنا به کامپيوتر و ترجيحاً MS Word براي شيفت بعد از ظهر (ساعت 9-4) دارد. متقاضيان با شماره 6495164 تماس بگيرند يا به اين آدرس ايميل بزنند."
اولاً اگه من بودم يه شرط "وبلاگ خوان"! هم به اين شروط اضافه مي کردم. ثانياً به اين نتيجه رسيدم که از اين به بعد مي تونم حسابي آگهي بگيرم و بيزينسي را بندازم. فرشيد هم که پيداش نيست که نسبت به پولا ادعايي داشته باشه.
اونايي که شرايطشون ميخوره که هيچ. بقيه واسه اينکه دست خالي از وبلاگ نرن مي تونن به اين موزه مشهورترين خالي بنديهاي تاريخ برن يا دوباره داستان منو بخونن!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: