هر روز فاصله ی نبودنت بیشتر میشودوحضورت پررنگ تر، هرچه نبود ،سهم من بود درد شیرین من،شاه غصه های من ، نه شعر عاشقانه ای دارم نه ترانه ای در ذهن، عشق صامت من در خیال خفه شد و دست پیجک وحشی تنیده بر وجود به هیج نرسید.... چکونه نیستی که راه آرزو کردنم را بسته ای با این همه به خواب پریشان این بعدظهر زمستانی دلگیرم بیا قبل رفتن
از تو جهان پربلا همچو بهشت شد مرا
پاسخ دادنحذفتا چه شود ز لطف تو صورت آن جهان من
علی جان، حال داد. ممنون!
پاسخ دادنحذفبا صداي رعنا فرهان شنيدياش؟
پاسخ دادنحذفhttp://www.youtube.com/watch?v=m2kfJDMRxFM
و این جاست که آقای دکتر احساساتی می شود!
پاسخ دادنحذفخدائیش، دکترها هم احساساتی می شن؟
نیلوفر جان: بدجور!
پاسخ دادنحذفهر روز فاصله ی نبودنت بیشتر میشودوحضورت پررنگ تر،
پاسخ دادنحذفهرچه نبود ،سهم من بود
درد شیرین من،شاه غصه های من ، نه شعر عاشقانه ای دارم نه ترانه ای در ذهن، عشق صامت من در خیال خفه شد و دست پیجک وحشی تنیده بر وجود به هیج نرسید....
چکونه نیستی که راه آرزو کردنم را بسته ای
با این همه به خواب پریشان این بعدظهر زمستانی دلگیرم بیا
قبل رفتن