۱۳۸۳ تیر ۶, شنبه

در ستايش كار كردن!

...هيچ بيلچه ، تبر، اره يا كلنگي تو كار نيست،
من قراره يه جايي زندگي كنم كه تمام روز آدم مي خوابه،
و اون احمقي كه كار رو اختراع كرده دار زدن،
تو كوه صخره اي بزرگ آب نباتي..."

و در ادامه اين كلمات گهربار از خانم تواين:

"...عزيزم من برگشتم، سرم داره مي تركه،
بايد استراحت كنم، تلويزيون نگاه كنم.
تلفن رو بذار كنار، يه استخون بنداز جلوي سگه،
عزيزم من رسيدم خونه..."
*****
پيام بازرگاني: به فرموده!

خوب خداييش وبلاگ خوبي قراره بشه اين وبلاگ مرواريد خانوم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: