۱۳۸۳ مرداد ۶, سه‌شنبه

دايناسور
 
اصلاً مثل كبوتر نيست. خيالت. مثل شاهين و عقاب هم نيست. "تيرانوسوروس ركس" بيشتر برازنده است. به خيالي كه به آني مي آيد. درست مثل دايناسور پارك ژوراسيك. در خواب. ميان آسمان. سرش ناگهان ديوار را سوراخ مي كند و صداي نفسش همه جا را پر مي كند. و آرواره هايي كه صداي خرد شدن قفسه سينه از ميانشان مي آيد. اصلاً مثل كبوتر نيست. يك جمله بي قرارش مي كند اين موجود سركش را. نقل قولي، عكسي، رد شدن از مقابل كوچه اي. مثل شاهين و عقاب هم نيست. وقار و آرامش نمي داند. مي آيد تا بدرد. تا پاره پاره كند. با اشاره محوي. جمله اي كه از خلالش شايد بتوان ردي جست از كسي. "تيرانوسوروس ركس" بيشتر برازنده است. به خيالي كه به آني مي آيد....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: