۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

غافلگیری

1- دون ژوان خود شیفته مجسمه ای را به شام دعوت میکند. مجسمه شب ظاهر می شود و دون ژوان را با خود به دوزخ می برد. باید موتزارت باشید که در دل این داستان هول انگیز کمدی غافلگیری را بیابید. 
2- از سر تفنن همراه دوستی سری به جشنواره فیلمهای امریکای لاتین می زنید. چون نه کارگردانها را می شناسید که اغلب اولین فیلمشان است و نه اسم فیلمها تا به حال به گوشتان خورده، تصادفی فیلمهایی از مکزیک (سال کبیسه)، پرو (اکتبر)، اروگوئه (آخرین مهلت نوربرتو) و کاستاریکا (آب خنک دریا) را می بینید. اینهمه جواهرات با ارزش در کجای خاک این سرزمین پنهان شده بود؟ فیلمهایی به غایت انسانی و بی ادعا در مورد عشق و تنهایی و هویت....
3- در همان سالن سینما، آدرس وبلاگی را می گیرید که تجسم زنانه ای از دوست داشتن و تنهایی است. و زنانه اینجا فمینیست نیست، هویت مونث ذات بشری است:
وعده: پست بعدی شامل یک جمع بندی در مورد مطلب فیس بوک خواهد بود. بنابراین اگر می حواهید نظری بدهید شتاب کنید!

ببینید: ظهور مجسمه در پرده آخر دون ژوان با اجرای فورت ونگلر کبیر:



۱ نظر:

  1. سپاس بسیار از دوست قدیمی ام، به خاطر نگاه عمیق و حساس اش.

    پاسخحذف

نظر شما: