۱۳۸۳ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

"باهم چاي مي خوريم و از هر چه دلمان بخواهد حرف مي زنيم."
از مرامنامه گپ

روز اولي كه گپ را درست كرديم، مي خواستيم جايي براي حرف زدن باشد. كمي دير فهميدم كه زياد حرف زده ام. كمي دير فهميدم كه بطورناخواسته، حرف زدنها باعث سوء تفاهمها، رنجشها و كدورتها مي شود. گپ زندگي نبود و نيست. عكسي از زندگي بود كه در اين آينه منعكس مي شد. قرار بود گفتگوي دو طرفه اي باشد كه سوء تفاهمها را بشويد نه اينكه خود آنها را بزايد...
دير فهميدم كه بايد كمتر حرف مي زدم. گرچه روي همين فرش و با كمك همين استكان چاي لحظه هاي لذت بخش و نابي را تجربه كردم. از همگي به خاطر آن لحظه ها ممنونم. و از هر كسي كه در هر زماني با خاطري، ولو اندك، مكدر اينجا را ترك كرده عذر مي خواهم.
براي همه اينها يك ماه اينجا را ترك مي كنم. بعد از يك ماه ... بگذاريد آنوقت تصميم بگيرم...

"خيز از اين خانه برو رخت ببر هيچ مگو..."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: